دلخوشی مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
کتابها - کتاب من و شمع


بیخودی دلخوشم نکن ای مهر پاییز

به دیداری که هرگز نیست در راه

نیاید آن زمان که دیدگانم

بیفتد روی چشمانش به ناگاه

*

صدای انتظاری نیست در من

نه پیغامی که آید سوی من باز

برو ای مهر پاییزی بی رحم

دلم را خوش به این سودا نکن باز

*

ندیدم من پرستویی که پر زد

ندیدم در غروبی بیکرانه

که سرخی هوا رنگ دلم بود

ندیدم هیچ از رویش نشانه

*

مرا دلخوش به امیدش نباید

که من با زیچه دست امیدم

تمام دلخوشی هایم دروغ است

گلی از باغ دیدارش نچیدم

....



 

حاضرین در سایت

ما 21 مهمان آنلاین داریم

آمار بازدید کنندگان

mod_vvisit_counterامروز38
mod_vvisit_counterکل بازدیدها1031482

زنی را...

زنی را می شناسم من شاعر فریبا شش بلوکی

تماس با مدیر سایت

تماس با مدیر فروش کتابها